بسم الدائم الفضل و الانعام
سلام
یه ترانه هس تو قلبم که هنوز نخونده مونده
فکر خوندن یه حرفش همه عمرم رو سوزونده
تا حالا هر چی که داشتم ، سر خوندنش گذاشتم
صد دفه شکستم اما رو ترانه پا نذاشتم
اگه اون ترانه باشه ، هیچ دلی تیره نمی شه
دیگه هیچ نگاه خیسی به افق خیره نمی شه
وقتی اون شعر رو بخونم پرده ها رو می سوزونم
دستا رو به سیب سرخ باغ قصه می رسونم
ای نفس ! تا ته جاده ی صدا حوصله کن !
اون ترانه رو تا فردا با خودت زمزمه کن !
ای ترانه ی مقدس ! مقصد پاک سفر باش !
از تو قلب بی قرارم پر بگیر ! معجزه گر باش !
ببین آغوش امیدم رو به تصویر تو بازه
گوش بده ! حتی خیالت واسه من ترانه سازه
بیا تا قالی کهنه دوباره به گل بشینه
بیا تا چشمای خیسم این شکفتن رو ببینه
بیا تا صدا سکوت کهنه رو نکرده باور
بیا تا این دل خسته نزده بیه سیم آخر
ای نفس ! تا ته جاده ی صدا حوصله کن !
اون ترانه رو تا فردا با خودت زمزمه کن !
دعام کنید.
سلام صخره ان عیدت مبارک امیدوارم که سال خوب و خوشی در بیش رو داشته باشی عزیزم صخره جون فکر کنم که من را فراموش کردی اون اورا نمیایی چشمک
وبلاگت هم خیلی قشنگ شده
خوب فعلآ تا بعد
salam kheili ghashang bud
kheilimatnet bahal bud
hanuz top kafe matnetam
kheili duset daram babyeeeeeeeee
سلام دوست سنگی من!
اخر شعرت نوشتی تا ته جاده صدا حوصله کن!
باید عرض کنم اینقدر هم ولایتی های سرکار ریختند توی این شهره فسقلی من! که از سره جاده باید حوصله کنی تا برسی خونه!
بقیه طلبت تا برسم خونه! چون اصلا حوصله ندارم!