تشیع علوی

 

بسم العلی

سلام

امسال عید چه مفهوم زیبایی دارد.

تقلید
در روزگاری که رهبری مشخص و علنی نیست و دستگاه های تبلیغاتی و ارتباطی نمی توانند آزادانه عمل کنند، "کنجکاوی کردن"، "اما کردن" و "لیت ولعل کردن" در مبارزه خطرناک است. باید اطاعتی کورکورانه و تشکیلاتی داشت و همینکه فرمان از رهبری قابل اعتماد رسید بی چون و چرا اطاعت کرد. همان اصلی که امروز حتی در تشکیلات مبارزه مخفی می گویند(( بی چون و چرا از رهبر اطاعت کنید، اگر بیشک منحرف شد، می توانید او را از پشت بزنید، اما از او رسما سر پیچی نکنید))!
این معنای تقلیدی است که رسما در شیعه وجود داشت و شیعه پیروی از امام را بر اساس آیه " اطیعو الله و اطیعو الرسول و الوالامر منکم " توجیه می کند. امام را الوالامر می داند
که خدا اطاعتش را در ردیف اطاعت از خود و اطاعت از رسول بر شمرده است و همین تقلید نیز برای رهبر غیر امام که نائب اوست در شیعه شناخته می شود.
می بینیم این تقلید یک تقلید اجتماعی و تشکیلاتی در یک نظام مسئول و مجاهد است نه تقلید عقلی و بی مسئولیت.
شهادت
شیعه در برابر دستگاهی چون خلافت، جز شهادت سرمایه و سلاحی ندارد و اینکه می شنویم " من بکی او ابکی او تباکی وجب له الجنه " و تعجب می کنیم – چون آنکه می گرید و دلیلی برای گریستن دارد، و می گریاند، و دلیلی برای گریاندن دارد، چیزی، اما تظاهر به گریه و گریه دروغ یعنی چه؟! – تعجبمان بیهوده است، چون زمان را نمی شناسیم. باید به دوره ای بازگردیم که هر قطره اشک، کلامی بوده است که شهادت را چون پیامی به مردم ابلاغ می کرده است و به خود تلقین، و هر ناله فریادی که از حلقوم مظلومی بیرون می پریده و ظالمیت دستگاه حاکم را بگوش دنیا می رسانده است.
آنجاست که به گریه کردن فرمان می دهد – حتی تظاهر به گریستن – چون گریه نشانه آن است که فاجعه ای روی داده و ظلمی صورت گرفته است. آنچه دستگاه های تبلیغاتی خلافت، با پیروزی ها و فتوحات و جنجال درباره توفیقات حکومت اسلامی می کوشیدند و کتمان کنند.
تعزیه داری
عزاداری نه یک روز، نه ده روز، نه یک ماه، نه دو ماه، بلکه در تمام سال، برای چه؟
برای اینکه ملتی در شهادت زندگی می کند و باید عزادار باشد و در مجلس عزای خویش، شهادت را بازگو کند، و با یادآوردن از شهیدانش، شهیدانی تازه بسازد.
مجلس عزا ترتیب می دهد، تا شهادت را به نسل آینده، و نسل های آینده منتقل کند و به این دلیل است که دستگاه های حکومتی با تمامی قدرتشان می کوشند تا از برگزاری این مجالس جلوگیری کنند.
و باز بخاطر نشر شهادت و فلسفه شهیدان است که شیعه به بهانه مرگ برادر، عمو، دائی، پسرخاله، پسر عمه و ... یاران و خویشاوندان را گرد می کرده است و یکباره به کربلا گریز می زده اند و از حسین و شهیدان شیعه می گفته اند و آنوقت خبر به داروغه و گزمه ها و امام جمعه های دولتی می رسیده است و حمله می کردند و زیر شکنجه می گرفتند و به زندان ها می انداخته اند و شیعه در برابر، حتی مجلس عروس اش، بر عروسی قاسم می گریسته است و کربلا را طرح می کرده است!

دکتر علی شریعتی

معلمم

دعام کنید.