صـخره

به جرم عشق تو ام می کشند و غوغایی است ...:... تو نیز بر لب بام آ که خوش تماشایی است

صـخره

به جرم عشق تو ام می کشند و غوغایی است ...:... تو نیز بر لب بام آ که خوش تماشایی است

برای آبجی مونا

 

بسم التواب

سلام خجالت

دل گلی رو شکستم

این هم از نتایج وراجی منه

 

 

من منفعل که پیشت دو جهان گناه دارم بچه روی عذر گویم که رخ سیاه دارم
من اگر گناه‌کارم تو به عفو کار خود کن که زبان توبه گوی و لب عذر خواه دارم
منم آن که یک جهان را ز غمت به باد دادم تو قبول اگر نداری دو جهان گواه دارم
نه چنان برخش آهم زده تازه حسنت که عنان آن توانم نفسی نگاه دارم دارم

مونا جان معذرت.

دعام کنید.

 

بهار می آید...

 

بسم الخالق الریح

سلام

بهاری باشید در این روزگار سخت!!!برای نرگسم...

پرنده گفت:((چه بویی, چه آفتابی, آه
بهار آمده است
و من به جستجوی جفت خویش خواهم رفت.))
پرنده از لب ایوان پرید, مثل پیامی پرید و رفت
پرنده کوچک بود
پرنده فکر نمی کرد
پرنده روزنامه نمی خواند
پرنده قرض نداشت
پرنده آدمها را نمی شناخت
پرنده روی هوا
و بر فراز چراغ های خطر
در ارتفاع بی خبری می پرید
و لحظه های آبی را
دیوانه وار تجربه می کرد
پرنده, آه, فقط یک پرنده بود
(فروغ فرخزاد)

دعام کنید.

دوستت دارم

 

بسم العشق

سلام

خوبی؟

عشق منی

دعام کنید.