صـخره

به جرم عشق تو ام می کشند و غوغایی است ...:... تو نیز بر لب بام آ که خوش تماشایی است

صـخره

به جرم عشق تو ام می کشند و غوغایی است ...:... تو نیز بر لب بام آ که خوش تماشایی است

من ایرانی ام

بسم الله


چشم مخملی من
شکوه آینده
امروز
این عشق ماست ، عشق به مردم
بگذار
درفش سرخ
زیبایی تو را بستایم
من کور نیستم
 باید تو را بستایم می دانم
 اما کجاست
جای دیدن تو
وقتی که هم وطنم برده
و خاک خوب ترا جراحی می کنند
باید که خاک من
از خون من
بنا گردد
بنای آزادی
بی مرگ و خون
کی میسر شد ؟
پیکار می کنم
می میرم
 این است عشق من
می دانی
من ایرانی ام

خسرو گلسرخی

این هم تقدیم به...که بدونه اشتباه می کنه

دعام کنید.

کیوپید دوست داشتنی

بسم العشق

این پست را ادیت و تقدیم می کنم به الهه عشق

دوست و استاد و خواهر مهربانم

سنگ صبور عزیز

Cupid

کیوپید

همیشه دعات می کنم کیوپید مهربان

دعام کنید.

خطبه تاریخى امام سجاد علیه السلام

بسم الوهاب

 ... در ادامه امام سجاد علیه السلام فرمود:

هیهات! ایها الغدرة المکرة! حیل بینکم و بین شهوات انفسکم، اتریدون ان تأتوا الی کما اتیتم الى آبائی من قبل، کلا و رب الرقصات الى منى، فان الجرح لما یندمل، قتل ابی بالامس و اهل بیته معه، فلم ینسنی ثکل رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم وثکل ابی و بنی ابی وجدی شق لها زمی و مرارته بین حناجری و حلقی، و غصصه تجری فی فراش صدری، و مسالتی ان لا تکونوا لنا و لا علینا.

هیهات! اى بیوفایان نیرنگباز! در میان شما و خواسته‏هاى شما پرده‏اى کشیده‏شده است، آیا برآنید که با من نیز به همان گونه که با پدران من رفتار کردید، عمل کنید؟ ! (مطمئن باشید که به یاوه‏هاى شما ترتیب اثر نمى‏دهم و) هرگز چنین نخواهد شد (که شما مرا به راهى که مى‏خواهید سوق دهید) !

بخداى راقصات بسوى منى سوگند، که هنوز آن زخم عمیقى که دیروز از قتل عام و کشتار پدرم و فرزندان و (اصحاب) او در قلب من پدید آمده است، التیام نیافته و هنوز داغ رحلت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را فراموش نکرده بودم که آلام و مصیبتهاى پدرم و فرزندان پدر و جد بزرگوارم، موى سر و صورت مرا سپید کرد و هنوز مزه تلخ آن را در گلوگاه خود احساس مى‏کنم، و اندوه این آلام جانفرسا هنوز در قفسه سینه من مانده است! خواسته من از شما این است که (حداقل بى تفاوت باشید!) نه از ما طرفدارى کنید و نه با ما از در جنگ و دشمنى درآیید ! پس امام سجاد علیه السلام خطبه خود را با این ابیات پایان داد:

لا غرو ان قتل الحسین و شیخه‏
قد کان خیرا من حسین و اکرما

فلا تفرحوا یا اهل کوفة بالذی‏
اصیب حسین کان ذلک اعظما

قتیل بشط النهر نفسی فداءه‏
جزاء الذی ارداه نار جهنما


دعام کنید.